دوران پس از مشاهدهی خیانت از حساسترین دورانها در زندگی هر یک از ماست و روانشناسی بعد از خیانت میتواند به ما در عبور از این شرایط سخت کمک کند خصوصاً وقتی که هنوز هم در ما عشق و علاقه به کسی که خیانت کرده وجود دارد. در چنین شرایطی مستأصل میشویم. از یک سو فکر به این که کسی که او را دوست داشتیم و داریم به ما خیانت کرده آزارمان میدهد و از سویی دیگر این توانایی را نداریم که او را ترک کنیم.
نکتهی مثبتی که در این بین وجود دارد این است که چنین وضعیتی را قبل از ما بسیاری از زنها و مردها تجربه کردهاند و کارشناسان و متخصصان با استفاده از تجربهی آنها و همچنین دانش روانشناسی، راهحلها و توصیههای علمی و تجربی زیادی برای این شرایط توصیه کردهاند.
روانشناسی بعد از خیانت
با هم در ادامه مروری بر روانشناسی بعد از خیانت خواهیم داشت؛ میخواهیم با هم ببینیم که در دوران بعد از خیانت همسر چه کارهایی باید انجام دهید تا لااقل از این مسئله آسیبی عمیق نبینیم همچنین میتوانید مقاله شادمیما درخصوص نشانه های خیانت را معالعه کنید.
1. به خودتان وقت بدهید
نباید در اوج عصبانیت و آشفتگی برای رابطه تصمیم بگیرید. مسلماً پس از آن که میفهیمد همسرتان به شما خیانت کرده، عصبی، برآشفته، شوکه و متنفر میشوید، اما نباید در زمانهایی که احساسات عصبانیت، تنفر، شگفتی و برآشفتگی بر شما چیره هستند تصمیم بگیرید.
در مرحلهی اول، مهم نیست نوع خیانت چه بوده، چندمین بار خیانت بوده و هر مسئلهی دیگر، بلکه در این مرحله فقط باید به خودتان وقت بدهید. مدتی را با همسرتان رابطه نداشته باشید. اجازه دهید مقداری از خشمتان فروکش کند و در کل هر تصمیمی را به آینده موکول کنید.
نکتهی دیگری که در ساعات و روزهای اولیهی پس از کشف خیانت باید در نظر داشته باشید این است که صحبتکردن با همسر فایدهای دربرنخواهد داشت. این به معنای آن نیست که هیچزمان نباید با همسرتان صحبت کنید، نه، بلکه منظور این است که در روزهای اول به دلیل آن که در شوک هستید نباید با همسرتان صحبت کنید.
همچنین خود همسرتان هم احتمالاً بسیار خجل خواهد بود و چندان نمیتواند صحیح و اصولی با شما صحبت کند.
2. شواهد را جمع کنید
در دورانی که در شوک اولیه هستید و از همسر فاصله گرفتهاید و با دیگران در ارتباط نیستید، بد نیست شواهد را جمع کنید. منظور شواهدی است که از طریق آنها میتوانید اثبات کنید که همسرتان خیانت کردهاست.
این شواهد را نه برای دیگران بلکه برای خودتان نگه دارید تا اگر در اولین گفتوگو با همسرتان، او انکار کرد که خیانتی در کار بوده بتوانید آن شواهد را به او نشان دهید و مستقیم به سروقت بحث سر مسائل اصلی رابطه بعد از خیانت بروید و نه آن که مجبور شوید برای اثبات خیانت با او بحث کنید.
3. به دنبال علت باشید
هر چیزی در این جهان علتی دارد. خیانت همسر شما هم حتماً ناشی از علت یا حتی عللی است. باید در روزها و شبهایی که تنها هستید و از همسرتان فاصله گرفتهاید فکر کنید و ببینید که علت اصلی خیانت او به شما چیست. چرا او این کار را کرده است؟ آیا شخصیت تنوعطلب اوست که موجب خیانت به شما شده یا رابطهی شما ایراد یا ایرادهایی داشتهاست که او را به خیانت به شما سوق داده؟
کشف علت خیانت یکی از مهمترین پایههای روانشناسی بعد از خیانت است. در این مرحله بد نیست موارد احتمالی که فکر میکنید میتوانند موجب خیانت شده باشند را روی کاغذ فهرست کنید تا بعدها زمانی که از شوک اولیه خارج شدید و با همسرتان به گفتوگو پرداختید این موارد را با او در میان بگذارید.
4. خودتان را سرزنش نکنید
در روانشناسی بعد از خیانت مهم است که به سرزنش خود مشغول نشوید. نباید شروع به پیدا کردن و لیستکردن ایرادهای خود کنید و خیانت همسرتان را با ایرادهایی که در طی رابطه داشتید توجیه کنید. این قضیه موجب میشود که در مواجهه با خیانت همسر، خیلی نرم رفتار کنید. همین رفتار نرم باعث میشود که همسرتان از کاری که کرده چندان پشیمان نشود و اگر بنا بر ادامهی رابطه باشد ممکن است او با خود بگوید «انگار چندان خیانت آزارش نمیدهد» و در نتیجه کارش را ادامه دهد.
در دورانی که از خیانتدیدن بهشدت ناراحت شدهاید، اگر درگیر سرزنش کردن خود شوید نهتنها هیچ سودی نمیبرید بلکه ممکن است افسردهتر و دلمردهتر شوید.
5. عجله نکنید
چه بخواهید رابطهتان را تمام کنید و چه در پی ادامهدادن رابطه باشید، در هر صورت نباید توقع داشته باشید که دردی که از خیانتدیدن کشیدهاید بهزودی تمام شود.
همین توقع سبب میشود که وضعیت درد بدتر شود چراکه ممکن است فکر کنید این درد بسیار ریشهدار است و کمکم رو به ناامیدی بیاورید. اما اگر صبر کنید و برای تمامشدن درد ناشی از خیانتدیدن عجله نکنید، ناامید نخواهید شد و همواره امیدوار خواهید ماند که در هر صورت میزان غم و میزان ضربهای که به شما وارد شده کم و کمتر شود.
6. با همسرتان گفتوگو کنید
پس از آن که مدتی از همسر فاصله گرفتید و مقداری از غم و خشم شما فروکش کرد، میتوانید به همسرتان فرصت بدهید که مقداری از خود دفاع کند. ببینید توجیه او برای خیانت چه بوده است. در چنین شرایطی میتوانید آن مواردی که روی کاغذ فهرست کردهاید را هم با او درمیان بگذارید و در مورد آنها با او بحث کنید.
البته که گفتوگو با کسی که به شما خیانت کرده بسیار دشوار است، اما اگر برای رابطهتان ارزش قائل بودهاید و هستید باید رنج گفتوگو با کسی که به شما خیانت کرده را تحمل کنید تا بتوانید از آن اوضاع سخت بعد از خیانت مقداری فاصله بگیرید.
در گفتوگو با همسرتان تا جای امکان سعی کنید منطقی باشید و اجازه ندهید که خشم و غم و نفرت و در کل هر احساسی دیگر روی شما تأثیر بگذارد. حرفهای او را گوش کنید، واکنشاش را ببینید و به کلماتی که به کار میبرد و رفتاری که پیشه میکند دقت کنید و ببینید آیا میتوانید پشیمانی را در او تشخیص دهید یا خیر.
7. همه را در جریان نگذارید
این احتمال را بدهید که پس از مدتی دوباره با همسر زندگی کنید، در چنین شرایطی نباید به همهی آشنایان و دوستان خبر بدهید که همسرتان به شما خیانت کرده است. اگر آنها از خیانت همسرتان به شما باخبر شوند، ممکن است همین باخبری همه از خیانت به شما موجب شود که دیگر نخواهید به زندگی و رابطه با همسرتان بازگردید.
8. مطلق داوری نکنید
این نکته را در نظر داشته باشید که حتی دانشمندان و فلاسفه و حکمای تاریخ هم اشتباهاتی داشتهاند و شما نباید توقع داشته باشید که همسرتان هیچوقت هیچ اشتباهی نکند. در نظر داشته باشید که در وجود هر شخص هم خوبیهایی وجود دارند و هم بدیهایی، نباید بر این گمان بروید که همیشه کسی که خیانت میکند ذاتاً خیانتکار است.
بله در برخی موارد شخصیت تنوعطلب آقایان یا خانمها موجب خیانت میشود و بنابراین میتوان به آنها گفت که ذاتاً خیانتکار هستند، اما در برخی موارد دیگر اینچنین نیست و یک سری زمینه و شرایط موجب شدهاند که کسی خیانت کند.
این احتمال را هم بدهید که همسرتان نادانسته و بدون آن که به طور کافی فکر کرده باشد، خیانت کرده است. او را هم بهعنوان یک «انسان» ببینید، با تمام ضعفهایی که دارد، با تمام نیازهایی که دارد، با تمام «نقاط مثبتی» که دارد.
قطعاً برای شما که خیانت دیدهاید، انجام موارد بالا دشوار است ولی نباید فراموش کنید که پای برهم خوردن زندگی در میان است، خصوصاً اگر بچه داشته باشید. همین موجب میشود که تا جای امکان تلاشتان را بکنید و بدون آن که خیلی اهمیتی به خشم و غم بدهید موارد بالا را عملی کنید.
9. خیانت همیشه پایان رابطه نیست
چرا خیانت را بد میدانید؟ در اغلب موارد پاسخ این است که خیانت یعنی «نادیدهگرفتن من»، یعنی «نادیدهگرفتن رابطه»، یعنی «آسیبرساندن به رابطه» و موارد این قبیل. اما اگر دقت کنید میبینید که جز خیانت چیزهای دیگری هم هستند که میتوانند به معنای نادیدگرفتن شما یا همسرتان باشند، موارد دیگری هم وجود دارد که میتوانند به رابطه آسیب بزنند.
در طی رابطهتان، در طی زندگی مشترکتان، ممکن است هم شما و هم همسرتان برخی از این کارها را انجام داده باشید ولی هیچیک به تمامشدن رابطه یا طلاق ختم نشدهاند.
سخن بر سر این نیست که خیانت را هم نادیده بگیرید، بلکه منظور این است که تا جایی که امکان دارد آن را بسیار بزرگ نکنید و با خود نگویید که تحت هر شرایطی خیانت مساوی با تمامشدن رابطه است.
10. با عجله تصمیم نگیرید
پس از طیکردن مراحل بالا و خصوصاً گفتوگو با همسری که به شما خیانت کرده، باید به یکی دیگر از اصول روانشناسی بعد از خیانت وفادار بمانید و آن این است که برای طلاقگرفتن یا ادامهدادن رابطه با عجله تصمیم نگیرید.
باید پرسشهای زیادی در این رابطه پاسخی روشن بگیرند و با در نظرگرفتن آن پاسخها بتوانید تصمیم بگیرید که آیا رابطه را ادامه بدهید یا طلاق بگیرید.
برخی – و البته فقط برخی – از پرسشهای مهم در این زمینه به قرار زیر هستند:
- آیا اولین باری است که خیانت میکند؟
- با اعتماد ازدسترفتهام چه کنم؟
- اگر طلاق بگیرم واکنش پدر، مادر، برادر و سایر افراد نزدیکم چه خواهد بود؟ اگر رابطه را ادامه بدهم این واکنش چه خواهد بود؟
- تا چه حد به همسرم علاقه دارم؟
- آیا سخنان او به واقعیت نزدیک اند یا باز هم دروغ گفته است و خواهد گفت؟
- آیا واقعاً میتوانم او را ببخشم؟
- تا چه حد از خیانتی که کرده پشیمان است؟
- آیا پشیمانی او واقعی است؟
- آیا اشتباهی که او مرتکب شده اشتباهی ناگهانی بوده یا روزها و شبها به آن فکر کرده است؟
البته جز این پرسشها، باز هم پرسشهای دیگری وجود دارند. برای بررسی این پرسشها و پاسخ آنها و همچنین برای آن که بهتر بتوانید در این زمینه تصمیم بگیرید بهتر است که به مشاور مراجعه کنید.
برای انتخاب مشاور هم بهتر است به نزد مشاوری بروید که همجنس خودتان است. یعنی اگر خانم هستید بهتر است به نزد مشاور خانم بروید و اگر آقا هستید بهتر است مشاور آقا را انتخاب کنید.
چند جلسه به نزد مشاور بروید و حتی اگر نیاز بود به همسرتان هم بگویید که به مشاوره بیاید و شما، همسر و مشاوره به صورت سه نفره گفتوگو کنید و بهدنبال راهحل باشید.
سخن آخر
زندگی فراز و نشیب دارد. دورههای «بد» و دورههای «خوب» دارد. هر اتفاقی – حتی بدترین اتفاقات – اگر از بالا به آنها نگاه کنید چندان بزرگ به نظر نمیرسند. با این فرض به خیانت نگاه کنید.
همهی جوانب را در نظر بگیرید، آن را بیش از حد بزرگ نکنید، نکات بالا را رعایت کنید و از همه مهمتر به سلامت جسم و روانتان اهمیت دهید و اجازه ندهید که پس از خیانت دچار بیماریهای جسمی یا روحی شوید.
خلاصهی سخن آن که به روانشناسی بعد از خیانت اهمیت دهید. در آخر آن که هیچ اِبایی از آن که به نزد روانشناس یا مشاوره بروید نداشته باشید و مطمئن باشید که این دوره از زندگیتان هم همچون سایر دورههای زندگیتان «میگذرد»، چه بهتر که اجازه ندهید آسیبهایی جدی از این دوره ببینید.
شما هم میتوانید از طریق بخش نظرات، نظر خودتان را دربارهی نحوهی برخورد صحیح با مسئله خیانت را با ما درمیان بگذارید.
مطالب پیشنهادی:
هرگز با مردانی که این 12 ویژگی را دارند ازدواج نکنید!
چطور بفهمیم که خیانت کرده؟ نشانههای فردی که خیانت میکند چیست؟