ازدواجکردن در سالهای اخیر برای بخشی از جوانان به مسئله تبدیل شدهاست. در گذشته اکثر قریببهاتفاق جوانها، چه دختر و چه پسر، وقتی که دوران نوجوانی را پشتسر میگذاشتند برای ازدواجکردن هیچ تردیدی نداشتند و حتی با کمترین امکانات ازدواج میکردند، ما امروز پرسش «چرا ازدواج کنیم؟»
پرسشی اساسی برای بخشی از نسل جوان است. درصدی از نسل جوان امروز بهدنبال دلیل و توجیهی برای ازدواجکردن است. واقعیت این است که یک دلیل برای ازدواجکردن وجود ندارد، بلکه هر کس با سیستم فکری خود میتواند دلیل یا دلایلی برای ازدواجکردن داشته باشد.
چرا ازدواج کنیم؟ | دلایل ازدواج
در ادامه بهطور خلاصه به معرفی رایجترین دلایل ازدواج پرداخته خواهد شد. هر فرد ممکن است یک یا چند تا از دلایلی که در ادامه میآیند را قبول کند و بهواسطهی آنها ترغیب شود که از تجرد جدا شود و به جمع متأهلین بپیوندد.
1- رسیدن به خوشبختی
خوشبختی در سیستمهای فکری گوناگون تعاریف مختلفی دارد، اما واقعیت این است که در اغلب سیستمهای فکری خوشبختی در تنهایی نیست. وقتی کسی ازدواج میکند از تنهایی بهدر میآید، زندگیاش را با کسی دیگر شریک میشود و بههمراه او کارهای روتین زندگیاش را انجام میدهد.
ازدواج همچنین بهمعنی رسیدن به معشوق است. وجود عشق در زندگی و گذرانِ زندگی بههمراه معشوق قطعاً لحظاتی بهتر نسبت به قبل از ازدواج رقم میزند.
نکتهی دیگری که در مورد ارتباط ازدواج و خوشبختی وجود دارد و روانشناسان به آن تأکید دارند این است که معمولاً [البته نه همیشه] افراد مجرد زندگی بیهدفتری دارند نسبت به افرادی که ازدواج کردهاند. افراد متأهل، منظمتر و باهدفتر هستند و همین موجب میشود که زندگی بامعناتری داشته باشند.
تحقیقی اساسی در زمینهی تأثیر ازدواج بر وضعیت روحیروانی افراد در آمریکا صورت گرفته و نتایج آن نشان از این دارند که ازدواج واقعاً میتواند برای اغلب متأهلها موجب احساس خوشبختی شود. نادین مارکس [Nadine Marks] و جیمز لمبرت [James Lambert] در اواخر دههی 80 میلادی و اوایل دههی 90 تحقیقی عظیم در این زمینه انجام دادند. آنها بهوضوح دریافتند کسانی که تا قبل از ازدواج حال روحی خوبی نداشتهاند و رویکردشان به زندگی مثبت نبوده، بعد از ازدواج سلامت روحیشان را کسب کردهاند و احساس بهتری نسبت به زندگی داشتهاند. در عوض افزایش افسردگی و کاهش احساس شادی در زنان و مردانی که طلاق گرفته بودند بسیار زیاد بودهاست.
2- داشتن رابطهی جنسی مطلوب
البته تا چند سال پیش یکی از اصلیترین علل ازدواج در ایران داشتن رابطهی جنسی مطلوب بود و امروز شاید برخی از جوانان فکر کنند که خارج از ازدواج نیز میتوان رابطهی جنسی را تجربه کرد، اما واقعیت این است که رابطهی جنسی در چارچوب ازدواج و با همسر بسیار لذتبخشتر از روابط جنسی خارج از ازدواج است. این قضیه را اکثر متأهلها قبول دارند.
بدونتردید داشتنِ رابطهی جنسی مطلوب، هم برای زنان و هم برای مردان، در وضعیت روح و روان بسیار تأثیرگذار است. مردان و زنانی که رابطهی جنسی مطلوبی دارند و در کل نیاز جنسیشان بهخوبی برطرف میشود از لحاظ روانی باثباتتر از کسانی هستند که یا رابطهی جنسی ندارند یا رابطهی جنسیشان رضایتبخش نیست.
3- سازگار شدن با ذات آدمی
این دلیل را گروهی از معتقدان به ازدواج باور دارند. آنها بر این باور هستند که فرد بودن ذاتی آدمی نیست بلکه زوجبودن ذاتی آدمی است. بنابراین افرادی که ازدواج نمیکنند زندگیشان را با ذاتشان ناسازگار میکنند و همین است که موجب میشود نتوانند زندگی آرامی داشته باشند و همواره دچار تشویش، اضطراب و افسردگی هستند. در واقع از نگاه معتقدان به این دلیل، یکی از دلایل ازدواج و اصلاً شاید اصلیترین دلیل ازدواج سازگاری انسان با ذات و بنابراین دوری او از تشویش، اضطراب، استرس، افسردگی و سایر تبعاتی است که فرد بودن در پی دارد.
4- فواید اقتصادی
یکی از عللی که موجب میشود برخی با ازدواج مخالف باشند این است که از نگاه آنها ازدواجکردن موجب میشود انسان هرآنچه پول دارد را خرج خانواده کند. گاه آنها میگویند ازدواج چندبرابر کردن هزینههاست. اما میتوان خوشبین بود و از نگاهی دیگر به ازدواج نظر انداخت.
برخی پژوهشها نشان از آن دارند که ازدواجکردن موجب افزایش تعهد شخص به زندگی میشود و همین تعهد کاری میکند که فرد جدیتر کار کند، درآمد بیشتری داشته باشد و همچنین درآمدش را بیهوده و بیحسابوکتاب خرج نکند. اینها باعث میشوند که اتفاقاً اوضاع اقتصادی بهتر شود.
همچنین آقایانی که ازدواج را بهسبب چندبرابرشدن مخارج رد میکنند باید این نکته را در نظر داشته باشند که درصدی از خانمها نیز درآمد دارند و بنابراین با ازدواجکردن میتوان به درآمد ماهانه اضافه کرد.
5- تعالی انسان
چنانکه در بالا نیز اشاره شد، ازدواجکردن در اغلب موارد موجب میشود که فرد متعهد شود، احساس مسئولیت کند و همچنین زندگیاش بامعناتر و هدفمندتر شود. در چنین شرایطی، فردی که ازدواج کرده بیشتر از قبل روی خود تمرکز میکند و ممکن است استعدادهایی که دارد شکوفا شوند، استعدادهایی که شاید هیچوقت از وجود آنها خبر نداشتهاست.
با بهرهگرفتن از این استعدادها و البته حمایت همسر میتوان تعالی را تجربه کرد؛ تعالیای که شاید قبل از ازدواج اصلاً دستیافتنی بهنظر نمیرسید.
6- تجربهی فرزند داشتن
چه خانم باشید و چه آقا، ممکن است بسیار به داشتنِ فرزند علاقه داشته باشید. بدونشک ازدواجکردن بهترین راه برای داشتنِ فرزند است. داشتنِ فرزند حسی فوقالعاده به انسان میبخشد، زندگی را منظمتر میکند، حال و هوای زندگی را عوض میکند، مسئولیت را افزایش میدهد و کلی تأثیر مثبت دیگر روی زندگی میگذارد.
7- افزایش اعتبار اجتماعی
واقعیت این است که افزایش اعتبار اجتماعی یکی دیگر از دلایل ازدواج است. در جامعهی ما عمدتاً افراد متأهل اعتبار بیشتری نسبت به افراد مجرد دارند. در محل کار، در محل زندگی، در دانشگاه، در جمع خانواده و فامیل و خلاصه در هر مکانی احترام بیشتری برای افراد متأهل قائل اند و اطمینان بیشتری به سخنهای افراد متأهل دارند.
8- افزایش امنیت جامعه
بله، یکی از دلایل ازدواج که ممکن است چندان دیده نشود افزایش امنیت جامعه است. عنصر خانواده یکی از اساسیترین عناصر جامعه است و اگر قرار باشد تعداد کسانی که ازدواج نمیکنند افزایش یابد، یکی از عناصر اصلی جامعه یعنی خانواده متزلزل میشود و این قضیه تبعات منفی بسیار زیادی بههمراه دارد.
کیفیت ازدواج مهم است
فارغ از دلایل ازدواج و فارغ از تبعات مثبتی که ازدواج دارد، آن چیزی که بسیار اهمیت دارد کیفیت ازدواج است. قطعاً آنچه که در بالا در مورد فواید و دلایل ازدواج گفتیم تنها زمانی میتوانند محقق شوند که ازدواجی موفق داشته باشید. در بسیاری از مواقع، افراد ازدواجی ناموفق داشتهاند و بهواسطهی ناموفقبودن ازدواجشان به دیگر پیشنهاد میدهند که هیچ زمان ازدواج نکنند. این در حالی است که اگر ازدواج آگاهانه باشد و زن و مرد انتخابی اصولی داشته باشند، احتمال موفقبودن ازدواج بسیار بیشتر میشود.
برای آنکه بتوان ازدواجی موفق داشت، برای آنکه بتوان انتخابی اصولی داشت، باید از «اصول» اطلاع داشت. برای اطلاعیافتن از اصول ازدواج و شاخصهای انتخابی اصولی مطالعه، مراجعه به مشاوره و همچنین استفاده از تجربههای دیگران ضروری هستند.
سخن پایانی
در این نوشتار از مجلهی اینترنتی شادیما در مورد دلایل ازدواج صحبت کردیم. دیدیم که دلایل مختلفی برای ازدواجکردن در سیستمهای فکری گوناگون وجود دارند که هر یک میتوانند ترغیبکننده باشند. نظر شما چیست؟ چه عوامل و انگیزههایی برای ازدواجکردن وجود دارند؟ لطفاً نظرتان را با ما و کاربران بهاشتراکبگذارید.