لیست نام های دخترانه و پسرانه کردی برای انتخاب نام فرزند


اسم های کردی، از اسم های پرطرفدار برای انتخاب نام فرزند عزیزتان هستند و باید به این نکته دقت کنید که در بین نام های پسر کردی و نام های دختر کردی باید از چه اسمی را انتخاب کنید. در این مطلب از شادیما برای شما مجموعه ای کامل از اسم های کُردی برای دختر و پسر آورده ایم تا بتوانید انتخاب راحت تری داشته باشید


در انتخاب نام فرزند به چه نکاتی دقت کنیم؟

انتخاب یک اسم مناسب از این جهت بسیار مهم است که فرزندتان یک عمر با آن اسم زندگی خواهد کرد و در موقعیت های مختلف با آن اسم از او یاد خواهد شد پس این انتخاب بسیار بهم است. قبل از اینکه لیست اسامی را مشاهده کنید، چند نکته مهم زیر درباره ی انتخاب اسم را به یاد داشته باشید.

به تناسب میان نام و نام خانوادگی توجه کنید

نام و نام خانوادگی در موقعیت های مختلف در کنار یکدیگر قرار می گیرند و باید با یکدیگر تناسب داشته باشد. این تناسب به این معنا نیست که از نام هایی مانند “محمد محمدی” استفاده کنیم بلکه باید به خوش آوایی نام توجه کرد. نام “احسان علیخانی” نمونه ای از یک تناسب خوب بین نام و نام خانوادگی است.

لیستی از نام ها تهیه کنید

همینطور که لیست های متعدد نام را می خوانید، به اسامی زیبایی برخواهید خورد که برای لحظاتی توجه شما را جلب می کنند. بهتر است قبل از اینکه از آن اسم ها عبور کنید آنها را در جایی یاداشت کنید و لیستی از محبوب ترین نام ها را تهیه کنید و در پایان از میان اسامی محبوب خود، بهترین نام را برای دلبندتان انتخاب کنید.

کلیشه ها را رها کنید و با ذهن باز انتخاب کنید

همه ی ما علایق و اعتقاداتی داریم که در طول زندگی بر روی انتخاب های ما تاثیر می گذارند و می توانند در انجام یک انتخاب خوب یا بد تاثیر گذار باشند. قبل از انتخاب نام برای فرزندتان بهتر است ابتدا تکلیف خود را با این کلیشه ها و درستی یا نادرستی آنها مشخص کنید و به قضیه بصورت منطقی نگاه کنید. اینکه شما به یک شخصیت تاریخی علاقه مند هستند شاید برای شما جالب باشد اما بدون شک فرزند شما از اینکه نامی مانند “تیمور” داشته باشد چندان خوشحال نخواهد بود.

نظر جامعه درباره نام ها مهم است

برخی از اسم ها هستند که شکل اصلی آنها بسیار زیبا و خوش آوا است اما در برخی از فرهنگ ها، به خوبی بیان نمی شوند. برای مثال نام “ابراهیم” از نام های زیبا است که معمولا در جامعه آنها را بصورت “ابی” صدا می کنند که چندان زیبا نیست.


20 اسم پرطرفدار کردی برای پسر

در زیر نموداری برای شما آورده ایم که در آن بر اساس آمار سازمان ثبت احوال، 20 اسم کردی پسرانه که بیشترین میزان انتخاب دارند را به صورت نموداری می توانید ببینید.


لیست اسامی پسرانه کردی

در جدول زیر می توانید تمامی اسامی پسرانه کردی را ببینید تا انتخاب راحت تری برای اسم فرزند خود داشته باشید.

ئارازآراز، اَرَس
ئارتینشعله و گرمای آتش
ئارمینمنسوب به آرام، پسر کیقباد
ئازاسالم و سلامت و سرزنده
ئاسوافق
ئاکامعاقبت، سرانجام
ئاکوقله کوه
ئاگرینآتشین، نام کوهستانی در ترکیه
ئالانبلند، با حرمت، سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان)
ئاواتامید
ئەردەلاناردلان، نام مردمانی که در سنندج زندگی می کنند
ئەردەواننگهبان درستکاران، نگهدارنده ی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی
ئەژدەراژدر، مار افسانه ای بزرگ
ئەگیددلاور
ئەلەندتیغ آفتاب، نخستین پرتو بامدادی خورشید
ئەویندارعاشق
اربیلبسیار خوب، شهری در کردستان عراق
افشارمعاون و شریک، (در موسیقی ایرانی گوشه‌ای در دستگاه شور (آوازِ افشاری)، نام ناحیه‌ای در کردستان
آدانمفید سودمند
آراندارای طبیعت گرم، همچنین اسم شهری قدیمی که قباد آن را بنا کرد.
آرتینحرارت آتش،گرمای آتش
آرژینآتش زندگی،گرمای زندگی
آرشیندوست داشتنی
آرناآریایی نژاد
آریآریایی، نام یکی از ایالات ایران قدیم که شامل خراسان و سیستان امروزی بوده است، اسم یکی از طوایف چادر نشین مازندران
آریتمانام یکی از سران ماد
آریزنام کوهی در مسیر مریوان به سنندج
آرینمرد آریایی – آریایی نژاد، از نسل آریایی
آریوانآری به معنی آتشه، وان نام شهری در ترکیه
آکارخلق و خو، اخلاق
آگاآگاه، مطلع،با خبر
آمانجهدف، مقصد
آمیارهمکار، یاور
آنیموسبی نیاز، بخش ناهشیار یا خودِ درونیِ راستینِ هر فرد
آویرآتش
آهیرآتش
بَهرامپیروزگر، (در نجوم) مریخ، (در گاه شماری) روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران، در فرهنگ ایران قدیم فرشته‌ای موکل بر مسافران و روز بهرام است، (در اعلام) نام چند تن از شاهان ساسانی.
برزان(بُرز = شکوه و جلال، عظمت، دارای قدرت، نیرومند و با شکوه
بارِزانبارِز، نامِ قوم بارز یا بارزان یا بارجان، تاریخ این قوم به پیش از اسلام میرسد و نام آن از دوره‌ی ساسانیان در متون ثبت شده است.
بارمانشخص محترم و لایقِ دارای روح بزرگ؛ از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از سپاهیان افراسیاب تورانی
باشارچاره، علاج، درمان
باشواننام کوهی در بانه، آشیانه
باشوربه معنی جنوب
باشوکنوعی پرنده شکاری
باگروتندباد
باهوزگردباد
بخشاندهش، بخشش
برزامنام جد مانی نقاش
برزآفرینتشویق بزرگ
برزفردارای قامتی با شکوه، بلند پرواز، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی
برواایمان
بروسکجرقه
بریارعهد و پیمان
بلیسهشعله، اخگر
بلیمەتدلاور
بوبانبه‌سوی بالا
بوتانمکانی در کردستان ترکیه
بورانبوران
بوژاننمو کردن، شکوفا شدن، به خود بالیدن
به‌نوشگوارا، بهترین نوش دارو
بیکستنها و بدون حامی، شاعر معروف کرد شیرکو بیکس
بەتینآتشین
بەرهەمثمرە
بەلینپیمان
بەهیزنیرومند و قوی
پارسیااهالی پارس
پشتیوانپشتیبان
پشکوشکوفه
پەژارافسردەدل
پەشیوهراسان و افسردەدل «همریشه با پژمان»
تَوارپرنده
جوانروزیبا رو، اسم شهری در استان کرمانشاه
چاوهعزیز
چیاکوهستان، کوه
چیاکوکوه کوچک
خاوینپاک سرشت، صاحب
خوشناونامدار،نیک نام
دادیارحامی قانون، مجری عدالت
داژیارروزی ،قدرت
دالاهوبرگرفته از کوهی در کرمانشاه
دانیاربخشندە
داویندامنه کوه
دیاردیار، پیدا
دیاکوبنیانگذار ایران و اولین پادشاه مادها که شهر هگمتانه (همدان) را بنا نهاد و آنرا پایتخت ایران کرد- مشهور است که در عدالت بسیار دقیق بود.
دایانسرافرازی و سربلندی
دیلمانبرگرفته از سرزمینی که مابین گیلان و مازندران قرار دارد.
دیمەنچشم انداز
دەرسیمبرگرفته از منطقه درسیم در ترکیه
راژانخوابیدن، جنبیدن گهواره، روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه
راژورجایی بالا،حاکم
راشینسر سبز و خرم و با طراوت، به علاوه راشین در برخی منابع راه آبی یا جویباری که از سبزه زار می‌گذرد.
رامانمتعجب
رامیاراهل سیاست
راویژتدبیر
رزگاررستگار، آزاد
روژبینبیننده‌ی روز، راهنما و هدایت کننده به روز و روشنایی
روژمانروشن مانند روز، کسی که دارای فکر باز و اندیشه روشن است.
روژندنور خورشید
روژهاتوقت طلوع روز
روژهلاتشرق
روژیارآفتاب
ریبازراه و شیوه
ریبواررهگذر
ریبینرهشناس، دورنگر، راهبین، دوراندیش، آینده نگر
ریزانوارد، ماهر
ریکەوتتاریخ
ریناسرهشناس
ریوانرهگذر
زاگروسزاگرس
زالحکمران، چیره
زانادانا
زانکودانشگاه
زانیاریار دانا و دانشمند
زریاننام یک نوع باد، تندر، طوفان
زمناکونام کوهستانی در کردستان
زورابآب قوی
زورانتلاش، کشتی
زیلاننام گیاهی است یکساله و معطر و دارای کرکهای غده‌دار و چسبناک از تیرهی اسفناج
ژابیزنام گیاهی و دارویی گیاهی که به بومادران (بوی مادران) معروف است، اشک آتش
ژاکانپژمرده ، اسم نیست مصدر فعل است
ژاندرد، نام روستایی در نزدیکی سنندج
ژاوەروژاورود
ژوانمیعادگاه عاشق و معشوق
ژیارشهرنشینی، تمدن؛ زندگی شهروندان
ژیانخشمناک و غضبناک؛ بیباک و شجاع
ژیرهوشمند، همریشه با واژه «زیرک»
ژیکانقطره ی باران
ژیلوانکوهنورد
ژیلەمواخگر
ژیوارزندگی
ژیواننگهبان زندگی
ژیهاتکاردان، ماهر، شایسته، لایق
سَیوانهاله، اطراف ماه، سایبان، چادر
ساروطوطی
ساکارپاک و ساده
ساکوکوه بدون گیاه؛ ساده و بی آلایش؛ یکسان و یکنواخت
سامراننامی محلی، بلند و سر فراز
سانیارحامی و پشتیبان ، نام یکی از قبایل کرد
سایمانمانند سایه
سردشتبه مکانی رویایی گفته میشود همانند بهشت سرسبز،نام شهری کردنشین در آذربایجان غربی
سوراننام نوعی لهجه ی مادری کردی سورانی – کرد سوران
سه یوانکوهی در ایلام
سیامندنام کوهی است
سیپانبلندی مانع باد، نام دوکوه در کردستان
سیرواننام رودی در منطقه هورامان تخت کردستان
سیوانماه
سەردارسردار
سەرکەوتپیروز
شاروبازمانده یا پنهان
شالیارهمدم شاه
شاهونام کوهی در استان کرمانشاه
شمِالطوفان
شوان(تلفظ: šo (a) vān) شبان، چوپان، نگهبان گله
کاردوخنامی برای قوم کرد
کاویارمراد،آرزو
کژوانکوهنورد
گایاریار بزرگ یار قدرتمند
لاهوریکتا
ماردیننام منطقه ای کرد نشین در ترکیه
ماژانبزرگان، همچنین مکانی در شهرستان بیرجند
ماهورتابناک
نیوانمرد دلیر، شجاع، پهلوان
نیهادنهاد، سرشت، طبیعت، بنیاد، ضمیر دل،اساس، مقام و جایگاه، قاعده
نودشهنام شهری در هورامان که علمای بزرگی از آن برخاسته‌اند
واتیارسخنگو
وادیاراینطور که پیداست، ظاهر امر
وارشبارش، باریدن باران
وارورهگذر
وانیارباسواد
وفراندر زبان کوردی ایلامی به معنای برف
وریاقوی و درشت هیکل ، چکش آهنی بزرگ
ویسنام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین که در ایران قبل از اسلام رواج داشته و طبق قرائن در عهد اشکانیان پرداخته شده است؛ این داستان تا قرن پنجم هجری به زبان پهلوی وجود داشته است. عشیره یکرنگ
هاوارفریاد
هاورازهمراز
هاوریهمراه
هایکاآرام، مرموز، از اسطوره‌های کردستان
هژاربینوا، فقیر، تنگ دست
هژیانارزنده، شایان ارزش
هستیاراحساس کننده، ادیب
هفالرفیق
هلکوکوه کوچک، تپه
هلکوتفرصت، وقت
هلمتحمله، هجوم
هلموتکنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است.
هوارقشلاق، خیمه سلطان در قشلاق
هوالخبر، رفیق
هوتخشصنعت گر
هورازدوست صمیمی
هورامزیبا رو، خوش رام ، خنده رو ، ﻣﺮدﻡ ﻣﻨﻄﻖهاوراﻣﺎﻥ ، ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻃﻠﻮﻉ آﻓﺘﺎﺏ
هورامانمنطقه‌ایی در کردستان
هورانمرغزار کوچک در کوهستان
هوزانآوازەخوان
هوگرانس گرفتن، عادت کردن
هولانچوگان بازی
هیدیآرام، آهسته، بردبار
هیرافراخ، وسیع
هیرشفشار، هجوم،یورش، حمله
هیرونام گلی به زبان کردی (گل ختمی)
هیژاگرامی، شایسته، گران بها، بزرگوار
هیمنآرام، موقر، شکیبا
هیواامید
هەردیآمدن
هەژارندار و فقیر
هەلکەوتفراز-رونده، چیره
هلگوردبهترین جلودار
هەلوآله، عقاب
هەندریننام کوهستانی در کردستان
هەورامبرگرفته از اورامانی، نام مردمی از سرزمین دیلمان که به غرب ایران مهاجرت نمودەاند.

بهترین اسم های دخترانه کردی

اگر فرزند شما دختر باشد، می توانید از بین اسم های بی نظیر و زیبای کردی که در ادامه برای شما آورده ایم اسم فرزند دلبند خود را انتخاب کنید. آمار پرطرفدارترین اسم های دخترانه کردی سازمان ثبت احوال هم در این مطلب از شادیما برای شما آماده شده است.

پرطرفدار ترین اسم های دخترانه کردی

در زیر نموداری برای شما آورده ایم که در آن بر اساس آمار سازمان ثبت احوال، 29 اسم کردی دخترانه که بیشترین میزان انتخاب دارند را به صورت نموداری می توانید ببینید.


لیست اسامی دخترانه کردی

در جدول زیر می توانید تمامی اسامی دخترانه کردی را ببینید تا انتخاب راحت تری برای اسم فرزند خود داشته باشید.

اَسرینسرشک، اشک
اریناآرینا، آریایی نژاد، از نسل آریایی
اوینارعشق و دوست داشتن در حد کمال، عشق آتشین
ایوانتراس ،ایوان
آگرینآتشین، به رنگ آتش
آسوافق طلایی، شفق ، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند.
آلنداولین پرتو خورشید
آروانام فرشته ای در آیین زرتشت
آسکیآهو،کنایه از زیبایی و دلفریبی
اوینعشق
آیرینایل زیبا
آویناعشق
باروشهبادبزن
بژیومایه زندگی، قوت
بشدارشریک، سهیم
باسکارقدرتمند، توانمند در بحث و استدلال
بازورنام پرنده ایی کوچک خاکستری رنگ
بالینکمکی دیوار و ستون، چوبی که ‏پشت در نهند، کلون
باوانخانه ی پدری؛ جگر گوشه و عزیز
بانوازباخبر ساختن مردم با صدای بلند
بیریوانشیردوش، زن یا دختری که در شیردوشگاه شیر گوسفندان را می دوشد.
بریاواژه ایکاش
بیکژصاف ، هموار
بیژهخالص ، ویژه
بازونام آهنگی
بژولمژه
بژویننگا «بژوار»
باونداصیل ، خانوادهایی معروف از کردها که در شمال ایران حکومتی پایه ‏نهادند.
بتینقدرتمند، پرحرارت
بچکولکوچک
باژورانجنوبی ها ، طایفه ایی از کردها
باژیرشهر
بایخپایداری، ارزش، قدر
باشنخوب است
باژیلانمحل وزش باد ، قبیله ایی از کردها که در اطراف خانقین سکونت دارند
باستینگگل نو شکفته
باشیلاخانه ‏به ‏دوش
بریارقرار، عهد
بفرانمعصوم و روپاک مانند برف
بفرانبارهنگام باریدن برف، نام اولین ماه زمستان، دی ماه
باکوتمیوهایی که ‏توسط باد ریخته باشد
باوینصاحب ، از قبایل پراکنده کرد
بتماننام رودخانه ای در کردستان
بختانبد شانسی
بختوانمدینه ‏فاضله
باغانچند باغ میوه که ‏در کنار یکدیگر قرار دارند.
بزانشکست دهنده،نام روستایی
بزیننگا «بهزان»
بژدارسهامدار، شریک
بژنقد و بالا
بلواژآبگینه
پرژینحصار، پرچین ، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات.
پژالجوانه نازک، شاخه های ریز درختان، جوانه نازک، شاخه های تازه روییده و ریز درختان
تَوارپرنده؛ نوعی ریسمان؛ نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس
ترلانزیبا؛ نام نوعی اسب است.
چنورگیاهی خوشبو شبیه به شوید، که در بعضی از مناطق کردستان می روید.
چیمنسرسبز و باطراوات
چوکچشمه
دانژهغنچه گل نیمه باز
دایانسرافرازی و سربلندی
دلینامطمئن
دیلانرقص گروهی، نوعی آهنگ؛ نام منطقهای در کردستان.
دلوانبانوی محبت، دختر مهربان
روجامنسوب به روج (روز،آفتاب)؛ (به مجاز) زیباروی و آفتاب چهره؛ روجا نام دهی در تنکابن
راژانجنبیدن گهواره ، خوابیدن؛ روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه
روجیارآفتاب ، روزگار، روژیار.
روژانروزها
روژاآفتاب ، روزها
روژداعمر و زندگی مادر؛ (به مجاز) فرزند عزیز و گرانمایه برای مادر
روژبین(روژ = روز + بین = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکب، به معنی بیننده و نشان دهنده)، بیننده ی روز؛ نشان دهنده ی روز؛ (به مجاز) راهنما و هدایت کننده به روز و روشنایی.
روژیاروز و روشنایی
روژیارروزگار
روژینامنسوب به روز
روژینمنسوب به روز، تابناک و درخشنده
رویساچشمه آب روشن
روناکروشن، تابناک
زیویننقره ای، نقره گون
زریانباد سرد، باد جنوب، باد دبور.
ژالانهگیاهی زیبا و خودرو
ژوانمیعاد ، زمان، ملاقات
ژاوهنوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی
ژیکانقطره ی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش
ژینودارای زندگی؛ (به مجاز) زنده، زندگی، دارای حیات
ژینامنسوب به زندگی، (به مجاز) زندگی، حیات
ژیوارنام کوهی در اورامان
سَروهنسیم، باد ملایم، باد خنک، ایاز
ساریساکوشا
سارالنام روستایی در نزدیکی سنندج
سایانمنسوب به سایه، نام رشته کوهی در آسیای مرکزی
سایداسایه مادر
سولینغنچه گل
سروینروسری و چارقد
شاناباد ملایم
شوانهزن گله بان، چوپان زن
فرمیسکاشک چشم
کازیوهسپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد
کانیاوآب چشمه؛ زمینی که با آب چشمه آبیاری شود؛ گیاهی که با آب چشمه سیراب شود
کیژاندختران
کانیچشمه
کوچیاریار کوتاه قد (نگارش کردی:کۆیار)
کژالغزال
گلارهمردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار می رود.
گلباشاز نام های رایج میان زنان کرد
گلاریسزلف تابیده، مویی که به زیبایی بافته شده است
گولییک گل
گلاویژستاره سهیل، به کسر گاف
لاویننوازشگر، درخت بید مجنون، منطقه ای در کردستان
لارناز و غمزه
ناریاقاصدک
ناریناز جنس آتش
نشمیلزیبا و لطیف
نیشانشانه
نیانرفیق، شریک زندگی
نازاردوست داشتنی
نینااینها
وچانزمان استراحت کوتاه
وردیریزش نقش، کوچک
وانیاربا سواد
وشخواستن
وشانفشان، کاشتن، تکان شدید
وهارفصل بهار
وشنخوب است
ونوشگل بنفشه
ولانمکانی که گل زرد بسیار داشته باشد
ونازبا وقار، متین
وریشهبرق، درخشش
وندازن و دختر باسواد
وینابینا، شناخت، شناسایی
ویاندلربا، علاقه، محبت، عشق
ویانادلربا، علاقه، محبت، عشق
هانازنهار، دادخواهی؛ امید؛ بینایی؛ خواهش
هفیانآرام گرفتن
هورینور خورشید
هستنوهقیام توده مردم
هگبهره آورد، هدیه سفر، خورجین
هناوزهره، شجاعت
هلالهگلی زرد رنگ خوشبو، آلاله، جارزدن، با خبر ساختن
هلپرینرقصیدن
همونداعضاء
هنارانار
هورانآفتاب
هوزانیاد گرفتن، هنرمند
هماپرنده سعادت
هومانخودمان
هونراوهاثر هنری
هونیاشعر
هورشیدخروشید
هوراهورا به معنی غوغا است؛ (در اوستایی) مستی آور، نوشیدنی مست کننده، آشام مستی آور
هوژانیاد گرفتن
هیژانارزیدن، جنبیدن
هوژینآموختن
هیلاناشیانه و لانه
هیناماهر
هینانآوردن
یکمالثروت تقسیم نشده، دوست جان‏جانی (بسیار صمیمی)
یکیتیاتحاد، همبستگی
هیدیآرام و آهسته
هیدیکاآرام، به آهستگی، یواش
هیموپاک دامن
هیرانقرار
هیزاننیرومند، توانا
هیوانایوان، تراس
هیرومنسوب به آتش؛ آتشی و سرخ گون؛ (به مجاز) زیبارو.