انتخاب یک اسم خاص و زیبا برای دختر تازه به دنیا آمده تان در عین جذابیت کاری استرس زا است چراکه یک اسم خوب می تواند در آینده فرزند دلبند شما موثر باشد. در این بخش از شادیما مجموعه ای گلچین شده از نام های دخترانه با شروع از «حرف ک» را گردآوری نموده ایم.
در صورت تمایل می توانید از طریق صفحه «اسم دختر» به تمامی نام های دخترانه خاص و شیک دسترسی داشته باشید.
لیست اسم دخترانه قشنگ با حرف ک
کامه | خواسته، آرزو، مراد، هدف، خواهش |
کانی | چشمه |
کرشمه | ناز، غمزه، عشوه |
کمند | دام، کنایه از گیسو |
کیارا | اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات |
کژال | غزال، دختری با چشمان زیبا |
کیجا | دختر به گیلکی |
کاتیا | پاک، بی آلایش به روسی |
پرطرفدارترین اسم های دخترانه با ک
- کتایون: دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار که نام دیگرش را ناهید گفتهاند
- کلثوم: دارای گونه و چهرهی پر گوشت- زیبا چهره
- کیمیا: مادهای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل میکند، اکسیر
- کیانا: طبیعت، جوهر
- کوکب: مست وار، مانندمستان، سرخوشانه، سرمستانه
- کوثر: سوره ی صد و هشتم از قرآن کریم دارای سه آیه
اسم دخترانه با حروف ک
کُنیا | دختری که ازدواج نکرده است |
کاترینا | کاترین ، به معنی پاک و بی آلایش |
کارولین | نام ناحیه ای در آمریکای شمالی |
کاس | اسم زیبای شمالی به معنی دختر چشم آبی |
کاساندان | همسر کورش بزرگ |
کاساندان | نام زن کوروش بزرگ و مادر کمبوجیه |
کاشین | نام محله در شمال ایلام |
کامدل | از نام های برگزیده |
کامروا | خوشبخت، خرسند |
کامله | مؤنث کامل، بی نقص، بی عیب |
کاملیا | گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود. |
کامه | خواسته، آرزو، مراد، هدف، خواهش |
کامیشا | خوشحال، سرزنده، خوش بیان، ترکیب مغلوب و تغییر یافته “شادکام” |
کامیلا | محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر |
کاناز | چوب ریشه خوشه خرما، اسم اصیل ایرانی |
کانی | چشمه آب، کنایه از تازگی و نشاط و طراوت است. |
کاویش | پیمانه شیر |
کبرا | کبری، بزرگ، کبیر |
کبریا | بزرگی وعظمت |
کبریا | بزرگی، عظمت |
کبیتا | نوعی شیرینی |
کتایون | دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفندیار |
کتایون | کسایون، اسم یکی از دختران قیصر روم و نیز همسر گشتاسپ پادشاه کیانی. |
کرا | اسم همسر مولاناجلال الدین بلخی |
کرامت | بزرگواری، شرافت، سخاوت، بخشندگی |
کرانه | ساحل، گوشه، کنار، سو، جهت |
کردیا | دختر کرد |
کرشمه | ناز و غمزه، نام نوایی در موسیقی |
کریمه | مؤنث کریم، بخشنده، سخاوتمند |
کژال | غزال، دختری با چشمان زیبا |
کشور | سرزمینی دارای مرزهای مشخص که از سایر سرزمین ها جدا شده است. |
کشوربانو | از نام های برگزیده |
کلارا | چشم مردمک چشم |
کلاله | بخشی از گل که برایجذبدانه های گرده، نگه داشتن و رویاندن آنها و تولید میوه است، زلف، کاکل |
کلثوم | اسم یکی از دختران حضرت علی (ع) |
کمانه | منسوب به کمان |
کمند | آنچه به وسیله آن کسی را گرفتار می کنند |
کمند | دام، کنایه از گیسو |
کوثر | نام چشمهای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم |
کوچیار | یار کوتاه قد (نگارش کردی |
کوشانه | دختر ساعی، بانوی تلاشکر |
کوشک | کاخ، قصر، اسم دخترایرج (پسر فریدون پادشاه پیشدادی) |
کوکب | ستاره، گلی زینتی و درشت و پُرپَر به رنگهای ارغوانی، سفید، قرمز، زرد یا بنفش |
کوکبه | شکوه، جلال |
کوهینه | پونه |
کهربا | نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جاذبه دارد. |
کهسار | کوهسار، جایی که دارای کوههای متعدد است. |
کی آفرید | مرکب از کی (پادشاه) + آفرید (آفریده) = کسی که شاه آفریده شده. |
کی آفرین | آفریننده پادشاه |
کی بانو | از نام های برگزیده |
کی دخت | دختر پادشاه |
کیادخت | دختر پادشاه |
کیارا | اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات |
کیارنگ | از نام های برگزیده |
کیان بانو | ملکه |
کیان دخت | دختری از نسل شاهان، شاهزاده |
کیانا | برخواسته از نسل کیانیان |
کیانا | طبیعت، اهل هرچیز |
کیانبانو | از نام های برگزیده |
کیاندخت | از نام های برگزیده |
کیانه | منسوب به کیان، پادشاهی |
کیجا | دختر |
کیجانا | دختر مازندرانی که عزیز و دوست داشتنی است. |
کیسر | از نام های برگزیده |
کیمیا | از اسامی دخترانه به معنی اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون |
کیناز | به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست |
کیوان بانو | از نام های برگزیده |
کیوان دخت | مرکب از کیوان (نام ستارهای) + دخت (دختر) |
کیوانچهر | از نام های برگزیده |
کیواندخت | از نام های برگزیده |
کیوانرخ | از نام های برگزیده |
کیوانزاد | از نام های برگزیده |
کیهان دخت | مرکب از کیهان (دنیا) + دخت (دختر) |
کیهانه | کیهان، جهان هستی، دنیا، گیتی |