انتخاب یک اسم خاص و زیبا برای دختر تازه به دنیا آمده تان در عین جذابیت کاری استرس زا است چراکه یک اسم خوب می تواند در آینده فرزند دلبند شما موثر باشد. در این بخش از شادیما مجموعه ای گلچین شده از نام های دخترانه با شروع از «حرف ن» را گردآوری نموده ایم.
در صورت تمایل می توانید از طریق صفحه «اسم دختر» به تمامی نام های دخترانه خاص و شیک دسترسی داشته باشید.
اسم دخترانه قشنگ با حرف ن:
نارگل | گل انار، آن که چون گل لطیف و زیبا است. |
نارنج | میوهای آبدار و ترش، از گونه مرکبات |
نارون | درختی خوش اندام و پُربَرگ و سایه دار |
نارین | منسوب به نار یا آتش |
نازدار | آن که رفتاری خوشایند و جذاب دارد، ملوس |
نازگل | دختری که مانند گل زیبا و لطیف و ناز است. |
نازلی | ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه |
نرمین | منسوب به نرم، لطیف، مهربان |
اسم های محبوب دخترانه با ن:
- نگار: (به معنی نگاشتن و نگاریدن)؛ نقش، تصویر
- نازنین رقیه: رقیه ی دوست داشتنی؛ 2- رقیهی عزیز و گرامی؛ 3- رقیهی زیبا و گرانمایه.نازنین و رقیه
- نرگس: گل زینتی با گلبرگهای سفید یا زرد معطر و کاسهای به رنگ سفید یا زرد در وسط
- نازی: ناز
- نیوشا: شنوا. شنونده و فهم کننده و یادگیرنده
- ندا: آواز، آوا، بانگ، جار، صدا، صلا، صوت
- نازنین: دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، نازآلود، نازپرورد، نازپرورده
- نیایش: دعا، آفرین، ستایش، پرستش، دعاازروی تضرع
- نازنین زهرا: 1- زهرای دوست داشتنی؛ 2- زهرای عزیز و گرامی؛ 3- زهرای زیبا و گرانمایه. + نازنین و زهرا
لیست اسم دختر با حرف ن
نادیا | زن خوش آوتز |
ناربن | درخت انار |
ناردانا | ناردانه، دانه انار |
ناردانه | ناردانا، دانه انار |
نارگل | گل انار، آن که چون گل لطیف و زیبا است. |
نارگون | همانند انار، سرخ و آتش |
نارمیلا | (ترکی- فارسی) شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار |
نارنج | میوهای آبدار و ترش، از گونه مرکبات |
نارو | پرندهای خوش آواز همانند بلبل |
نارون | درختی خوش اندام و پُربَرگ و سایه دار |
نارین | منسوب به نار، تر و تازه |
نارینا | منسوب به آتش |
ناز | دوست داشتنی، کرشمه، نام گلی است |
نازان | فخرکننده، نازکننده |
نازآفرید | آفریده ناز و زیبا |
نازآفرین | مرکب از ناز (زیبا) + آفرین (آفریننده)، نام همسر فتحعلی شاه قاجار |
نازبانو | بانوی زیبا و عشوه گر |
نازبو | ریحان |
نازپر | آنکه مانند پری زیباست،نام دخترپادشاه خوارزم |
نازپری | آنکه مانند پری زیباست، نام دخترپادشاه خوارزم |
نازجهان | موجب نازش و مباهات جهان |
نازخاتون | بانوی زیبا،نام دخترامیر کردستان در زمان پادشاهای الجایتو |
نازدار | آن که رفتاری خوشایند و جذاب دارد، ملوس |
نازدانه | فرزند محبوب پدر و مادر، دردانه |
نازدخت | دختر زیبا و ناز |
نازدلبر | معشوق زیبا و جذاب، نام دختری در منظومه ویس و رامین |
نازرخ | دارای روی زیبا و لطیف |
نازک | نازنین و زیبا |
نازلی | ناز دار |
نازمهر | زیبا چون خورشید |
نازنین | دارای ناز، نازک اندام، دوست داشتنی |
نازیاب | یابنده ناز،از شخصیتهای شاهنامه |
نازیلا | با ناز وکرشمه |
نافه | ماده ای با عطر خوش بو و پایدار |
ناکتا | ناک (در گویش مازندران نوعی گلابی شیرین) + تا، شیرین مثل گلابی |
نانا | پدر و مادر، نعناع |
نانیسا | نام روستایی در نزدیکی مراغه |
ناوه | نام روستایی در نزدیکی خرم آباد |
ناهید | آناهیتا، پاک بانو |
نایریکا | برگزیده و پسندیده |
نجلا | زنی که دارای چشمان درشت است. |
نجوا | سخن آهسته |
نخستین | آغازین، اولین |
نرسا | در اساطیر زوروانیه نام یکی از خدایان |
نرگس | نام گلی زیبا |
نساک | نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی |
نسترن | گلی شبیه رز به رنگهای صورتی، سفید و زرد |
نسیم | باد بسیار آرام و دلپذیر |
نعیما | پر نعمت ، برخوردار |
نغمه | آهنگ یا ملودی |
نکوزاد | زاده نیکویی |
نکویار | یار نیکو |
نکیسا | نام یکی از رامشگران و نوازندگان عهد خسرو پرویز |
نگار | چهره زیبا |
نگارا | بانوی زیبا، دختر خوش چهره، کنایه از محبوب است. |
نگاره | نقش، شکل، تصویر |
نگارین | زیبا، آراسته، مزین |
نگین | جواهر انگشتری |
نگینا | موسیقی، آواز |
نگینه | مانند نگین |
نو بهار | بهار ، فصل رویش |
نوا | صدای موسیقی ، نغمه |
نوال | عطا، بخشش، بهره، نصیب |
نورا | نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان |
نورسته | جوانه تازه |
نوژان | درخت صنوبر و کاج |
نوشاد | نام شهری که زیبا رویان آن مشهور بودند |
نوشین | شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار |
نوگل | گلی که تازه شکفته شده است |
نونهال | نهال تازه، درخت جوان |
نها | عقل و خرد (اسم قرآنی) |
نهال | درخت یا درختچه نورس |
نیایش | دعای همراه با تضرع و زاری |
نیروانا | آخرین مرحله سلوک در نزد “بودا” که مرحله محو شدن جنبه حیوانی وجود و رسیدن به کمال است. |
نیکا | چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران |
نیکتا | خوب، نیکو ریشه |
نیکچهره | او که دارای چهرهای نیکوست |
نیکدخت | دختر نیک و شایسته |
نیکرخ | نیک رو |
نیکروی | خوش صورت |
نیکناز | دارای عشوه گری و زیبایی |
نیکو | خوب، زیبا |
نیکی | خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان |
نیلا | نیل به رنگ نیل، نیلی |
نیلاب | مجازا آبی ملایم و آرامش بخش. نام قدیم شهر جندی شاپور |
نیلای | ماه نیلگون |
نیلرام | اسم فرشته نگهبان برف و باران و تگرگ |
نیلگون | به رنگ نیل، کبود، لاجوردی |
نیلوفر | نام گلی است |
نیلیا | به زنگ نیلی ، منسوب به نیلی ، مرکب از نیلی و الف نسبت |
نینا | زیبایی، خوش اندامی و ظرافت |
نیوشا | شنونده، یادگیرنده |