نام های دخترانه خاص و شیک با حرف اول میم


اسم دختر با حرف م,اسامی خاص دخترانه با حرف میم

انتخاب یک اسم خاص و زیبا برای دختر تازه به دنیا آمده تان در عین جذابیت کاری استرس زا است چراکه یک اسم خوب می تواند در آینده فرزند دلبند شما موثر باشد. در این بخش از شادیما مجموعه ای گلچین شده از نام های دخترانه با شروع از «حرف م» را گردآوری نموده ایم.


در صورت تمایل می توانید از طریق صفحه «اسم دختر» به تمامی نام های دخترانه خاص و شیک دسترسی داشته باشید.


اسم های شیک دختر از م

  • مهرآیین: دارای مهر و محبت و دوستی، دارای مهربانی، دارای آیین و روش دوستی و مهربانی.
  • مهناز: زیبای نازنین – آن که چون ماه ناز و زیبا است، آن که به ماه ناز و فخر می فروشد
  • مینا: پرنده‌ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ كه به راحتی قادر به تقلید صدای انسان و حیوانات است، مرغ مقلد، مرغ مینا؛ 2- (در گیاهی) گلی معمولاً سفید با گلچه‌های گل برگی كه انواع گوناگون دارد
  • مارال: (تركی) مرال، گوزن، آهو؛ 2- (به مجاز) زیبا و خوش اندام.
    مهشید: پرتو ماه، ماهتاب
  • مهین: بزرگترین (از نظر سال)؛ 2- (در قدیم) بزرگتر، بزرگترین (از نظر مقام و رتبه و ارزش). [این نام چنانچه به فتح اول (مَهین) mahin تلفظ شود مركب از (مَه = ماه + ین (پسوند نسبت)) می‌باشد و منسوب به ماه است].
  • ملودی: (فرانسوی، melodie) (در موسیقی) توالی تعدادی از اصوات در موسیقی سازی و آوازی، به گونه ای که یک واحد مستقل را بسازد و معمولاً قابل زمزمه کردن باشد.

پرطرفدارترین اسم های دخترانه با حرف م

  • مریم: گل سفید خوشه‌ای خوشبو و دارای عطر با دوام، و نیز گیاهی علفی،زینتیِ این گل که از خانواده ی سوسن است
  • مُرَوه: در خور، شایسته؛ 2- (در قدیم) گوارا و خوش؛ 3- دور از رنج
  • مهسا: (مه = ماه + سا (پسوند شباهت))، 1- مثل ماه، مانند ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
  • ملیسا: زمانی بین مغرب و نماز عشا؛ 2- ماه صَفر؛ 3- ماهی بین آخر گرما و زمستان.
  • معصومه: بی گناه و مصونیت یافته و نگاهداشته شده از گناه است همچنین معصوم به کسی گفته می شود که دارای ملکه عصمت باشد
  • محیا: (عربی) حیات، زندگی.
  • مبینا: آشکار ، روشن
  • محدثه: یکی از القاب حضرت زهرا (س) – مؤنث محدث، گوینده سخن
  • مهدیس: منسوب به مهدیس، مانند ماه، دختر زیبا، بانویی با چهره ای درخشنده چون ماه
  • مهدیه: کسی که خداوند رستگاری را و راه راست را برایش تعیین کرد
  • مُرَوه: به معنی مُرَوَح است كه بسیار خوشبو و معطر كننده است، خوشبوی شده، بوی عطر گرفته.

لیست اسم دختر با حرف م

مَهدیسمانند ماه؛ (به مجاز) زیبارو
مَشیانهنخستین آفریده، نام نخستین زن (حوا)
مَهروماه رو، (به مجاز) زیبا رو
مَهگل(مَه = ماه + گل)، گلِ ماه؛ (به مجاز) زیبارو
مُوژانچشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگس
مُهیمِن آگاه به حاضر و غایب؛ از نامها و صفات خدا
مِهرسا(مهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، مثل خورشید؛ (به مجاز) زیبارو
مِهرنیا(مهر = مهربانی، محبت + نیا)، از نژادِ مهربانان؛ (به مجاز) مهربان و با محبت
ماتیسا ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها
ماتینانام ساتراپ نشین ولایت تحت امر حاکم با والی در دوران هخامنشی
ماجانمانند ماه
مادیار  یاور و کمک کننده مادر، مددکار برای مادر
مارالگوزن، آهو
مارتا  فناپذیر، دنیایی
ماریامریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان های اسپانیایی و آسیایی است. ریشه
ماریان انگلیسی از عبری، مریم
مارینادارنده ی هر چیز ارزشمند، جویبار، آب
مالینداصالح, جدی,شاد
مامَک مادر؛ خطاب محبت آمیز به فرزند دختر؛ زن پیر
مانِلیدر گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیج
ماناماندنی، پایدار؛ (در پهلوی) مانند و مانند بودن
مانترَهسخن منش انگیز و مقدس، کلام اندیشه برانگیز
مانداناعنبر سیاه، نام دختر پادشاه ماد و مادر کورش
ماندگار کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار، با دوام، ماندنی.
مانلیمازندرانی(بمان برایم)
مانیاخانه و سرای امن
مانیا  خانه، سرای،  معرب از یونانی، دیوانگی، جنون
ماهبسیار خوب و دوست داشتنی
ماه آفریدآفریده‌ی ماه؛  زیبارو
ماه بانوزنی که چون ماه می‌درخشد
ماه پسند قبول شونده، پسندیده، (به مجاز) زیباروی چون ماه
ماه پیکرمعشوقِ زیبا
ماه جهانزیبای جهان
ماه دیسهمچون ماه
ماه رخسار ماه چهر
ماه سمینماه
ماه گل گلِ ماه؛ (به مجاز) زیبارو
ماهانا ماهان+ ا (پسوند نسبت)) منسوب به ماهان
ماهپریبسیار زیبا
ماهتاب پرتو ماه، شعاع ماه، نور ماه، مهتاب
ماهتابانزیبارو
ماهدخت  دختر ماه، دختری که مانند ماه است؛ (به مجاز) زیبارو
ماهرُخخوشگل، زیبا
ماهرخکسی که چهره ای مانند ماه دارد
ماهروآنکه چهره‌ای همچون ماه دارد،‌ زیبارو
ماهکخوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی
ماهناز (ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا
ماهنگار (ماه + نگار = معشوق) (به مجاز) معشوقه‌ی زیبارو
ماهنوش ماه جاویدان و همیشگی؛ (به مجاز) زیباروی همیشه زیبا
ماهوَر(ماه + وَر (پسوند دارندگی))،  زیبارو
ماهوارمانند ماه
ماهوشمهوش، مانند ماه؛ (به مجاز) رعنا و زیبا و معشوقه، زیبا و درخشان
ماهین (ماه + ین (پسوند نسبت))، منسوب به ماه؛ (به مجاز) زیبارو
مایامنش نیک، بخشنده؛ (در روم باستان) اِلهه ی فراوانی سبزه و بهار در نزد رومیان
مایسانام گیاهی کوچک و یک ساله که بسیار ظریف است.
مائدهخوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
مبیناآشکار و روشن، از اسامی کلام وحی
متینادختر متین و باوقار
محدثهمؤنث محدث، گوینده سخن
محناﺑﻪ ﺣﻨﺎ ﺧﺿﺎﺏ ﮐﺮدﻩ، به ضم میم و فتح ح و تشدید نون
محیایکی از صفات خدا ،زنده و پویا
محیصارستگار شده ، پاک و آمرزیده (به فتح میم).
مرجاناز گیاهان دریایی
مرسااستوار وثابت
مرساناهدیه خداوند
مرسدهزیبا ، با طراوت و خرم
مرمرسنگ خوشرنگ و قیمتی
مرمرین ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر
مروافال نیک و دعای خیر
مرواریددر ، سنگی ارزشمند و قیمتی
مرواریدگوهر باارزش دریایی
مژان نرگس نیمه شکفته
مژده خبر خوش و شادی بخش، بشارت
مژگانمژه‌ها، چشم پوش
مستانهسرخوش وشاد
مستورهپنهان ، پوشیده
مشکات(قدیم) چراغدان، از واژه های قرآنی ، مکان نورانی – طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند
معینامنسوب به معین، یاریگر ، کمک کننده
ملودیتوالی تعدادی از اصوات در موسیقی
ملیسازمانی بین مغرب و نماز عشا؛ ماه صَفر؛ ماهی بین آخر گرما و زمستان
ملیکا اسم رومی، مادر امام مهدی
ملیکهزن صاحب و مالک منیبا
منیژهخواهر فرنگیس، دختر افراسیاب
موژانپر کرشمه ، خمار، گل نرگش نیم شکفته
موناتک، یکتا، در متون ایران باستان به مُحبَّت هم معنا شده است، گل یاس، امید
مه پیکر آن که پیکرش چون ماه زیبا و دل انگیز است
مه دختدختری که مانند ماه است
مه سیماماه رو, ماهرخ، زیبا
مه نگارمعشوقه زیبارو
مهانمنسوب به ماه
مهباننگهبان ماه
مهتابنور آرام ماه
مهتاجزیبای زیبایان
مهداآرامش شب
مهدختدختری که مانند ماه است
مهدیادختر هدایت شده
مهر رخسارآن که صورتش چون ماه زیبا است
مهر نوشزیبا ، جاوید و همیشگی
مهراسامانند خورشید
مهرافروزافروزنده‌ی مهربانی، مهربان
مهرافزاآنکه مهر و محبت بیفزاید
مهرافزونآنکه مهر و محبت بیفزاید
مهرافشانمهربان
مهرانامنسوب به مهران ، دارنده مهر
مهرانگیزبرانگیزاننده‌ی محبت و دوستی
مهرآگینآکنده از محبت
مهرآمیزدوستانه، همدل
مهرآنا(مهر = محبت و دوستی ، مهربانی + آنا (ترکی)= مادر)،
مهرآوردوستی ورزنده، ابراز محبت کننده
مهرباندارای محبت و عاطفه
مهربانوبانوی مهربان و با محبت
مهرچهرآنکه چهره‌ای مهربان دارد
مهرچینبرگزیننده مهر یا نور
مهرخآن که دارای رخساری چون ماه است
مهرگلآنکه در میان گل ها چون خورشید می درخشد
مهرنازنام خواهر کیکاووس که وی را به همسری رستم داده بودند، خورشید ناز
مهرنگارخورشید زیباروی
مهرویماه رو، زیبارو
مهریمنسوب به مهر
مهسانهمانند ماه
مهستیماه خانم
مهشیدمهتاب، روشنایی ماه
مهفامبه رنگ ماه
مهکامهبه مجاز آرزوی زیبا روی
مهناگوارا و خوش
مهنازماه ناز
مهوشمانند ماه، خوشگل
مهینبزرگ، بزرگتر
میتراخورشید، مظهر دوستی و محبت و روشنایی
میشکادر گویش مازندرانی به معنای گنجشک
میگلزیبا روی
میگل (می = شراب + گل)، (به مجاز) زیبا و مست کننده
مینامرغ مقلد، مرغ مینا؛ گلی معمولاً سفید، نوعی شیشه رنگی به ویژه سبز که از آن انواع ظروف میسازند.
مینوجهان معنوی، بهشت
مینوشنوشنده می ، می نوشنده