انتخاب یک اسم خاص و زیبا برای دختر تازه به دنیا آمده تان در عین جذابیت کاری استرس زا است چراکه یک اسم خوب می تواند در آینده فرزند دلبند شما موثر باشد. در این بخش از شادیما مجموعه ای گلچین شده از نام های دخترانه با شروع از «حرف ب» را گردآوری نموده ایم.
در صورت تمایل می توانید از طریق صفحه «اسم دختر» به تمامی نام های دخترانه خاص و شیک دسترسی داشته باشید.
اسم دختر با حرف ب
بانو | خانم، کلمه احترام درباره بانوان |
بَرفین | برفی، از جنس برف؛ سفید مانند برف؛ (به مجاز) زیبا چهره |
بَصیرا | منسوب به بصیر؛ منتسب به دانایی؛ (به مجاز) دختری که بینا و دانا باشد. |
بُشرا | بشارت، مژده، مژدگانی؛ از واژه های قرآنی |
بِهآفرین | خوب آفریده؛ خوش سیما، خوش منظر |
بِهشید | تابناک و دارای فروغ و روشنایی |
باختر | مغرب؛ به معنی ستاره است. |
بادامک | بادام کوچک، نوعی درخت بادام |
باران | قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود |
بارلی | بار(فارسی) + لی (ترکی) میوه دار، سودمند |
بارنک | نام درختی است. |
باستیان | بردبار، شکیبا |
بافرین | بآفرین، لایق تحسین و تشویق، درخور آفرین |
بالنده | آن که یا آنچه در حال رشد یا ترقی و پیشرفت است. |
بالیده | رشد و نمو کرده |
بامک | بامداد، صبح |
بامی | درخشان، لقب شهر بلخ |
بامین | نام روستایی در نزدیکی هرات |
بانو گشسب | نام دختر رستم زال ، زن گیو و مادر بیژن |
باور | مجموعه اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است، |
بخت آفرید | آفریده بخت و اقبال |
بخشایش | گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی، عفو، رأفت، رحمت و شفقت. |
بخشنده | آنکه چیزی را بی آنکه عوضی بخواهد میبخشد؛ عطا کننده. |
بردبار | شکیبا، با حوصله |
برزآفرید | آفریده با شکوه، نام مادر فرود |
برسومه | برسم، شاخههای گیاه |
برشید | بر(میوه) + شید (خورشید)، میوه خورشید |
برفین | برفی، از جنس برف؛ سفید مانند برف؛ (به مجاز) زیبا چهره. |
برگ | به ضم ب، ابرو |
برنا | جوان ، خوش اندام |
برومند | (اسم دختر و پسر) خوش قامت، نام مادر بابک خرمدین |
برهون | هاله، خرمن ماه |
بلوت | درخت سودبخش |
بلوط | گیاهی درختی و جنگلی که میوه آن خوراکی است. |
بمانی | نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند. |
بنفشه | نام گل، (به مجاز) مو، زلف؛ |
بنیتا | دختر بی همتای من |
بوته | گیاه، ساقه جوان |
بوختار | از نام های برگزیده |
بوژنه | شکوفه، غنچه اسم دختر |
بوستان | بستان، باغ و گلزار |
بویه | آرزو |
به آفرید | نام دختر کی گشتاسب |
به نگار | خوب چهره، نیکو صورت |
بهار | فصل اول سال |
بهارا ، بهار، بهاران | فصل بهار |
بهاران | هنگام بهار، موسم بهار؛ (به مجاز) زیبا و با طراوت. |
بهارآفرین | آفریننده بهار |
بهاردخت | دختر بهار |
بهارک | به معنای مانند بهار، همچون بهار؛ (به مجاز) زیبا با طراوت |
بهارگل | گلی که در بهار می روید. |
بهارناز | موجب فخر و نازش بهار |
بهاره | مربوط به بهار؛ به عمل آمده در بهار؛ منسوب به بهار. |
بهارین | منسوب به بهار، بهاری |
بهآفرید | نام دختر گشتاسپ پادشاه کیانی و خواهر اسفندیار |
بهآفرین | نیک آفریده شده |
بهآیین | دارای آیین بهتر |
بهدخت | نیک ترین دوشیزه |
بهدیس | مانند به (به میوه ای خوش عطر و بو) |
بهرخ | نیک چهره |
بهرو | نیکو چهره |
بهشت | پردیس، بهترین |
بهکامه | مرکب از به (بهتر، خوبتر) + کامه (آرزو) |
بهگل | نیکوترین گل |
بهناز | از نام های برگزیده |
بهنوش | نیکوترین نوشیدنی |
بهین | بهترین ، نیکوترین |
بیتا | بی مانند، بی همتا، یکتا |
بیدار | هشیار و سرزنده |
بینا | روشن، دل آگاه |