اسم های شمالی گنجینه بسیار زیبا و بی نظیر برای انتخاب اسم فرزند شماست و میتوانید از بین اسم هایی که به تفکیک گیلکی و مازنی در ادامه ی این مطلب از شادیما برای شما آورده ایم، بهترین اسمی که برای کودک شما مناسب است را انتخاب کنید.
پیش از انتخاب اسم به نکاتی که در ادامه برای شما آورده ایم توجه کنید تا بهترین اسم را برای فرزندتان انتخاب کرده باشید.
در انتخاب نام فرزند به چه نکاتی دقت کنیم؟
انتخاب یک اسم مناسب از این جهت بسیار مهم است که فرزندتان یک عمر با آن اسم زندگی خواهد کرد و در موقعیت های مختلف با آن اسم از او یاد خواهد شد پس این انتخاب بسیار بهم است. قبل از اینکه لیست اسامی را مشاهده کنید، چند نکته مهم زیر درباره ی انتخاب اسم را به یاد داشته باشید.
به تناسب میان نام و نام خانوادگی توجه کنید
نام و نام خانوادگی در موقعیت های مختلف در کنار یکدیگر قرار می گیرند و باید با یکدیگر تناسب داشته باشد. این تناسب به این معنا نیست که از نام هایی مانند “محمد محمدی” استفاده کنیم بلکه باید به خوش آوایی نام توجه کرد. نام “احسان علیخانی” نمونه ای از یک تناسب خوب بین نام و نام خانوادگی است.
لیستی از نام ها تهیه کنید
همینطور که لیست های متعدد نام را می خوانید، به اسامی زیبایی برخواهید خورد که برای لحظاتی توجه شما را جلب می کنند. بهتر است قبل از اینکه از آن اسم ها عبور کنید آنها را در جایی یاداشت کنید و لیستی از محبوب ترین نام ها را تهیه کنید و در پایان از میان اسامی محبوب خود، بهترین نام را برای دلبندتان انتخاب کنید.
کلیشه ها را رها کنید و با ذهن باز انتخاب کنید
همه ی ما علایق و اعتقاداتی داریم که در طول زندگی بر روی انتخاب های ما تاثیر می گذارند و می توانند در انجام یک انتخاب خوب یا بد تاثیر گذار باشند. قبل از انتخاب نام برای فرزندتان بهتر است ابتدا تکلیف خود را با این کلیشه ها و درستی یا نادرستی آنها مشخص کنید و به قضیه بصورت منطقی نگاه کنید. اینکه شما به یک شخصیت تاریخی علاقه مند هستند شاید برای شما جالب باشد اما بدون شک فرزند شما از اینکه نامی مانند “تیمور” داشته باشد چندان خوشحال نخواهد بود.
نظر جامعه درباره نام ها مهم است
برخی از اسم ها هستند که شکل اصلی آنها بسیار زیبا و خوش آوا است اما در برخی از فرهنگ ها، به خوبی بیان نمی شوند. برای مثال نام “ابراهیم” از نام های زیبا است که معمولا در جامعه آنها را بصورت “ابی” صدا می کنند که چندان زیبا نیست.
اسم های پسرانه گیلکی
در لیست پایین بهترین اسم های پسرانه گیلکی را آورده ایم و میتوانید با توجه به معنی آن ها اسمی که بیشتر برای شما خوشایند است را انتخاب کنید.
آبچین | کاغذهای شفاف و بسیار نازک رنگی |
آذرولاش | عارف آتشین، ششمین پادشاه سلسلهی آل قارن |
آرنگ | نام کوهی در اشکورات |
ارغش (ارگاش) | اسم تاریخی از شاهان باستانی گیلان |
اسفار | اسم پسر شیرویه و یکی از رهبران نظامی دیلمی است |
اسوار | معادل اسفار |
اشاکید | اسم تاریخی از شاهان باستانی |
اشتاد | نام فرشتهای در دین زردشت و بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی |
افرا | از درختان جنگلهای شمال ایران (در حال حاضر فقط به عنوان اسم دختر مورد تایید ثبت احوال است) |
افراشته | شاعر معروف گیلکیسرا |
آلندا | اسم تاریخی شاهان باستانی |
آموج | آموخته، خوگرفته |
امینا | برگرفته از امین (با تلفظ رایج در قدیم) |
امینای | نام یکی از شاعران گیلانی، امینای رودسری |
انوز | اسم تاریخی فرمانروایان گیلان |
اُوجا | از درختان کنایه از بسیار بلند قامت؛ همچنین جواب و پاسخ |
اوخان | پژواک، انعکاس صدا |
آهین | آهن |
ایاز | شبنم، نسیم مرطوب و خنک |
ایجگره | فریاد |
ایلشام | اسم تاریخی سرداران گیلانی |
بازان | باز + آن = با آن؛ اسم تاریخی سرداران گیلانی |
باو | نام پسر شاپور، مؤسس سلسلهی ملک الجبال مازندران در قرن یکم هجری قمری |
باوند | اصیل؛ همچنین اسم تاریخی شاهان باستانی |
بکران | از سرداران مرداویج زیاری |
بنجاسپ | از سرداران گیلانی |
بُندار | ریشه دار؛ همچنین نام یکی از سرداران گیلانی؛ همچنین نام شاعر معروف |
بویه | آرزومندی؛ همچنین پدر موسس سلسلهی آلبویه |
پادوسبان | پادوس (مملکت) + بان (پسوند نگهداری) = پاسدار کشور و نگهبان سرزمین، برگرفته از سلسلهی پادوسبانان |
پاموج | راهپیما، همپا |
پشنگ | ستم، محنت و مرد جنگی، همچنین اسم تاریخی از سلسلهی پادوسبانان |
پلیام (پلیم) | گیاهی در اطراف رشت |
پوردیل | آدم با دل و جرأت |
پورگیل | اسم تاریخی از سرداران |
تالجین | اسم تاریخی از سرداران |
تام | آرام، ساکت |
تجاسب | از فرمانروایان سلسلهی تجاسپی |
تکیدار | بی همتا؛ همچنین از سرداران دیلمی |
توکا | پرندهای از انواع کاکلیها |
توکالی | قلهی کوه |
تیدا | اسم تاریخی از سرداران |
تیرمَزَن | اسم تاریخی |
تیشین | مال تو |
جاران | شهر گنجهای نهفته |
جانگول | بدنی چون گل |
جستان | اسم تاریخی از سلسلهی جستانیان |
جوانگول | گل شاداب، جوانی چون گل؛ همچنین از سرداران دیلمی |
جیمرو | جیم = جرقه و اخگر آتش + رو = رخ، چهره، سرخرو، آتشینرخ |
جیگلی | فریاد |
چارخو | از پرندگان کنار نیزار |
چیران | اسم مکانی در گیلان |
چیکا | نام پرندهای |
خُجیران | خوبان |
خوجیر | زیبا، خوب، جمیل |
خورزاد | زاییدهی خورشید، زیبا و تابان؛ همچنین اسم تاریخی شاهان پادوسبانی |
خورکیا | اسم تاریخی شاهان کیایی |
خورگام | نام دهی از دهستان شهرستان رشت |
خوندش | پژواک، انعکاس صدا |
خیلو | اسم تاریخی |
دابویه | بماند و باشد (انشاالله)؛ همچنین اسم پسر گاوباره از شاهان باستانی گیلان |
داتا | از شاهان باستانی معاصر کورش کبیر |
داره | داس مخصوص درو برنج، سلاح همیشگی دهقانان شمالی |
دردان | اسم تاریخی سرداران |
دُرفک | یکی از بلندترین کوههای گیلان |
دفراز | تکیهگاه |
دکیه | اسم تاریخی |
دلفک | معادل درفک |
دوباج | دهی از شهرستان رشت؛ همچنین اسم تاریخی فرمانروایان گیلان |
رشاموج | اسم تاریخی سرداران |
روخان | رودخانه |
روزمان | پرفروغ؛ همچنین اسم تاریخی سرداران |
زربین | سرو کوهی |
زرمان | پیری و سالخوردگی، همچنین از نامهای حضرت ابراهیم و از سرداران تاریخی |
زرهوا | اسم تاریخی |
زریزاد | اسم تاریخی |
زمانا | زمان |
زهار | فریاد؛ همچنین شرمگاه |
زیار | زی + ار = به معنای زندگی کننده، نام پدر مرداویج |
ژیویر | فریاد |
ساجعلی | زلف علی |
سالوک | اسم تاریخی از فرمانروایان |
سراوان | نام روستایی در شمال |
سرخابسلیم | از پرندگان |
سوخرا | اسم تاریخی |
سورخانی | نام رودخانهای بین گیلان و مازندران |
سورخجول | صورت گل انداخته |
سوریل | اسم تاریخی از سرداران |
سیالَک | پرسیاوشان، گیاه دارویی |
سیاهگیل | نام یکی از شخصیتهای داستان “سمک عیار” |
سیلاک | بارندگی زیاد |
شاهمیران | اسم تاریخی |
شرفشاه | شاعر عارف و گیلکیسرای قرن هشتم هجری |
شرمزن | اسم تاریخی |
شوکا | کوچکترین گوزن ایران که در جنگلهای گیلان زندگی میکند |
شوئیل | نام مکان |
شیراسفار | اسم تاریخی از سرداران |
شیراسوار | معادل شیراسفار |
شیردیل | شجاع با دل شیر |
شیرزیل | اسم تاریخی قرن چهارم هجری |
شیرَج | اسم تاریخی از سلسلهی کاکوان |
شیرود | نام رودی در تنکابن |
شیرویه | شجاع و دلیر، صاحب شٲن و شوکت |
شیشار | شمشاد |
فاراب | زمینی را گویند که با آب کاریز و رودخانه کشت میشود |
فرخان | جوجه ها |
فرشوازگر | لقب گیلبنگیلانشاه |
فولوق | یک گل آتش |
فیروزان | اسم تاریخی از فرمانروایان گیلان، منسوب به پیروز و فرزند پیروز |
قارن | اسم تاریخی از ملوک باستانی شمال |
قاینا | قانع، متقاعد |
قهران | اسم تاریخی |
کادوس | اسم تاریخی از اقوام باستانی گیلان |
کارکیا | خداوندگار، کارفرما، کاردان، وزیر و حاکم؛ از القاب سلسله کیایی |
کارن | معادل قارن |
کاسان | نام دهکدهای در گیلان |
کاسک | اسم تاریخی |
کاکو | برگرفته از سلسله کاکوان یا کاکویه مأخوذ از آن است؛ همچنین اسم کوهی در اطراف سیاهکل |
کاکوان | اسم تاریخی از سلسلهی کاکوان |
کاکوشاه | اسم تاریخی |
کاکوی (کاکویه) | اسم تاریخی از سلسله کاکوان |
کاکی | اسم تاریخی از سرداران، پدر ماکان |
کالنجار | کارزار، جنگ و جدال؛ همچنین نام غریبشاه معروف |
کالی | خام و نرسیده، خمیده و نگهبان؛ همچنین اسم تاریخی از شاهان |
کالیجار | کارزار، کَلنجار؛ همچنین از القاب آل بویه |
کامرو | کام (خواست، اراده) + رو = به خواست و اراده خود حرکت میکند؛ همچنین اسم تاریخی از بزرگان قرن پنجم هجری |
کردویه | اسم تاریخی از سرداران |
کوبار | کوه یا تپهی باران زده |
کورتکین | اسم تاریخی از سرداران |
کورموش | نوعی موش کور بدبو، بزرگ و زشت |
کوشیار | یاور، پرتلاش و کوشش؛ همچنین نام کوشیار دیلمی منجم معروف و صاحب آوزاه گیلانی |
کوشیج | نام سلسلهای منسوب به کوش |
کوکبان | اسم تاریخی از سرداران |
کیا | بزرگ، حاکم، مرزبان، پاکیزه، نگهبان و پهلوان؛ همچنین حاکم و بزرگان گیلان برگرفته از نام سلسله کیایی |
کیاشر | از امرای موشایی یا کوشیج |
کیاملک | از مقتدرترین امرای سلسله هزاراسبی اشکوری |
کیسوم | نام مکان |
گسکر | نام مکان |
گشتام | اسم تاریخی از سلسله پادوسبانان |
گورج | نام مکان |
گورگیل | اسم تاریخی پسر گیلانشاه |
گوریگیر | اسم تاریخی |
گوکیان | اسم تاریخی از دیالمه |
گولاز | افتخار، مباهات |
گیل | قوم گیل |
گیلاک | گیلک |
گیلانشا | مرغ باران که چون آوا سر دهد باران نازل خواهد شد |
گیلانشاه | اسم تاریخی از شاهان باستانی |
گیلداد | اسم تاریخی |
گیلو | معادل گیل؛ همچنین به قسمت بالای دیوار در زیر سقف گفته میشود که بر آن نقاشی و گچبری کنند |
گیلیده | نام پدر بویه |
گیلهلو | معادل گیل |
لاهیج | ابریشمی؛ همچنین نام لاهیجان مأخوذ از آن است |
لیاشیر | اسم تاریخی سرداران |
لیسار | از رودهای گیلان که در شمال گرگانرود جاری است |
لیشا | اسم تاریخی سرداران |
لیشام | اسم تاریخی در قرن سوم هجری |
لیما | اسم کوهی در حوزهی تنکابن |
لونک | اسم آبشاری در نیمه راه سیاهکل-دیلمان |
ماز | چین و شکن، ترک دیوار؛ همچنین نام کوهی میان گیلان و مازندران |
مازیار | ماه ایزدیار، مازدیار و صاحب کوه ماز؛ همچنین نام پسر ونداد هرمز |
ماکان | آنچه بوده یا آنچه شده؛ همچنین نام یکی از حکام دیالمه که پدرش کاکی نام داشته است |
ماکرد | اسم تاریخی |
ماناد | اسم تاریخی پسر جستان از سلسله جستانیان |
ماناذر | اسم تاریخی |
ماندار | اسم تاریخی سرداران |
مرتیا | اسم تاریخی از سرداران |
مرزبان | اسم شاهان باستانی گیلان |
مشیز | اسم تاریخی سرداران |
موتا | شادیبخش؛ همچنین از شاهان باستانی گیلان |
نسپر | از پرندگان جنگلی خوشآواز |
نوبوله | ساقهی جوان درخت |
نوبیل | نام محلهای در رشت |
نودار | اسم تاریخی از سلسله پادوسبانان |
نومود | برازنده، درخور، جلوه |
نیماکه | بزرگ و ریشسفید |
واشک | عقاب تالابی، ازپرندگان تابستانی |
والای | تلاطم |
وردان | عدالت، پاکی؛ همچنین اسم تاریخی سرداران |
ورنا | جوان و برنا، نیک و خوب؛ همچنین نام باستانی و کهن گیلان |
وشمگیر | صیاد و شکارکنندهی بلدرچین؛ همچنین نام یکی از ملوک دیالمهی حکومت آل زیار |
ولکین | اسم تاریخی |
ونداد | امید، آرزو، نام سردار ایرانی، بشارت پیروزی |
وَهرَز | نیکو آفریده شده و آهسته؛ همچنین اسم فاتح یمن در زمان انوشیروان |
وهسودان | از شاهان سلسله جستانی |
هروسندان | اسم تاریخی از سلسله پادوسبانان |
هزارَسف | شباهت زیادی با هزاراسپ (دارنده هزاراسب) لقب ضحاک دارد |
هوسم | نام قدیم رودسر |
یاور | کمک و همراه در امر کشت و زرع و هر کار دیگر |
یاجین | دندانههای اره و داس |
پس از مشاهده ی لیست بالا می توانید به تصویر زیر هم توجه کنید که در آن، برای شما پرطرفدارترین اسم های پسر گیلکی براساس آمار سازمان ثبت احوال آورده ایم.
بهترین اسم های پسرانه مازنی
در لیست پایین بهترین اسم های پسرانه مازنی (استان مازندران) را آورده ایم و میتوانید با توجه به معنی آن ها اسمی که بیشتر برای شما خوشایند است را انتخاب کنید.
ارش | برگرفته از آرش کمانگیر |
آلیش | سپاس |
بنداسفجان | سرداری مازندرانی در چم دارنده اسب نژاده و نیک |
پیرمهران | نام یکی از سپهبدان در زمان یزدگرد یکم |
پیشداد | نیای بزرگ پیشدادیان |
جویا | جوینده؛ همچنین نام پهلوان مازندرانی که بدست رستم کشته شد |
جویان | معادل جویا |
دابو | یاغی و سرکش؛ همچنین ناحیهای در شمال شرقی آمل؛ همچنین اسم تاریخی در سلسلهی دابوان یا دابویه |
دادمهر | باستانی، محبت ایزدی، فرزندی که از روی محبت پروردگار داده شده است |
دامون | یاری دهنده انسانها؛ همچنین پناهگاه جنگلی؛ همچنین در گویش مازندران دامنه جنگل را نیز گویند |
دیاکو | اولین پادشاه ماد |
رایکا | پسر محبوب و مطلوب |
روجین | پنجره |
روماک | صادق، منظم، صاف و تمیز، محکم |
زرمهر | از نوادگان کاوه آهنگر؛ همچنین اسپهبد تبرستان |
سوماً | نهر آب |
سیکا | اردک |
شراگیم | نام یکی از اسپهبدان مازندرانی |
شروین | اسپهبد شروین در کوههای طبرستان درناحیه دهستان چاشم امروزی در شمال سمنان که از خاندان روحانی زرتشتی بودند؛ معنی همیشه پایدار و معضوق مردمان نیز برای اسم شروین آمده است. |
شوپه | نگهبان شب |
صابرتا | اسم پادشاهی تنومند در جنوب آمل |
صدری | نوعی برنج مرغوب که در گیلان و مازندران کشت میشود. |
کارن | اسپهبد کارن در جنوب ساری در فریم و شمال قومس فرمانروا بودند. |
کارو | اسپهبد کارو در سوادکوه |
کاگان | برادر |
کایر | یار و یاور، همدم |
کلاله | موی پیچیده؛ همچنین بخشی از گل |
بویه | آرزومندی؛ همچنین پدر موسس سلسلهی آلبویه |
مازیار | اسپهبد مازیار، مقر حکومت در شهریارکوه درشمال سمنان و جنوب ساری |
مرداد | نامی برگرفته از قوم بزرگ باستانی آمردها در آمل |
مرداویج | جنگنده، آویزان کنندهی مردان؛ همچنین نام مؤسس سلسلهی آل زیار |
نیما | نام کوهی در شمال (یوش مازندران)؛ همچنین نام کوچک علی اسفندیاری (نیما یوشیج) |
ونداد | اسپهبد ونداد هرمز در جنوب ساری؛ همچنین پدربزرگ مازیار |
در ادامه هم پرطرفدارتین اسم پسر مازنی را برای شما اورده ایم که امار مربوط به آن از سازمان ثبت احوال استخراج شده است. باید اشاره کنیم که اسم های آرش و نیما با توجه به فراوانی تعداد در ایران را در این آمار لحاظ نکرده ایم اما این دو اسم ریشه ای مازنی دارند.
اسم دخترانه گیلکی
اگر نورسیده شما دختر باشد و بخواهید از بین اسم های دخترانه شمالی برای فرزند خود اسم انتخاب کنید، قطعا کامل ترین گنجینه اسم دختر شمالی را در شادیما برای شما آماده کرده ایم.
آبچین | کاغذهای شفاف و بسیار نازک رنگی |
اَرسو | اشک غم و شادی |
آکوله | از انواع برنج |
الیزه | نام محلی در رودبار |
آمله | دختر اشتاد دیلمی که بنای شهر آمل منسوب به اوست |
آموج | آموخته، خوگرفته |
آمولای | پروانه |
انگاره | تهیه و تدارک |
آیاز | شبنم |
ایسپیلی | گیاه گلدار آدونتیس تابستانه |
آییل | نوعی پرنده |
برفانک | پرندهای از انواع سهره |
برفانو | معادل برفانک |
برفین | معادل برفانک |
بیبی | کرم ابریشم |
بینه | گیاه معطر، نعنا |
پاپلی | پروانه |
پامچال | اسم نوعی گل |
پَرزَه | آهو |
پلهام | گلی صورتی و سفید با مزهی بادام تلخ و میوه سیاه |
پورسو | پرنور |
پیتونَک | پونه، گیاه معطر |
پیندِره | گیاه دارویی، پنیرک |
تاگیره | از سبزیهای صحرایی و خورشتی |
تال | از گیاهان شبیه به نیلوفر |
تاله | هوس، میل |
تایه | ابریشم تابیده |
ترمی | مه |
تلایه | صبح خیلی زود |
تورنگ | قرقاول |
تونْگْ | النگو؛ همچنین از انواع درختان شمال |
تونگوله | تلنگر |
تی تی | گل، شکوفه |
تیشین | مال تو |
تیشینا | مال تو |
چاپلا | کف زدن از روی شادمانی |
چرین | از پرندگان |
چمپا | نوعی برنج خوشبو |
چولی | چکاوک |
چیره | چهره، رخسار |
چیری | از انواع سهره |
خوجیر | خوب |
خورتاو | مشرق؛ همچنین زمین رو به آفتاب |
خوریسو | اسم خواهر امیره ساسان گسکری فرمانروای گیلان |
دوجین | دستچین، انتخاب |
دیلزنش | مطابق میل و دلخواه |
دیلسوج | دلسوز |
دیلمای | زن دیلمانی |
راپا | منتظر |
راکه | چوب نازک و قابل انعطاف، ترکه |
رزِ ووشه | خوشهی انگور |
رمشک | پرچین اطراف مزارع و باغها |
زرج | کبک |
زرکا | نوعی مرغ آبی |
زفه | جوانهی درخت |
زیبه | نوعی پرنده |
ساره | ستاره |
سِچومه | سیاهچشم |
سَلَمبار | نام چشمهای گوارا در اشکورات |
سوجان | سوزان |
سورخِجول | صورت گل انداخته |
سونه | توت وحشی |
سیتکا | مرغ مینا |
سیتی | سار |
سیده | اسم زن فخرالدوله بویهای و خواهر شهریاربن قارن |
سیکیه | از پرندگان صحرایی |
سیلانی | پرندهای با سینهی سفید و بالهای سیاه که از گنجشک بزرگتر است |
سیمبر | میدان دلگشا و مصفا |
شامار | ملکه، همچنین بهترین مادر |
شاناز | اسم شاهزاده خانمی از آلبویه |
شرویندخت | اسمی تاریخی |
شوروم | مه صبحگاهی |
شوماهان | اسمی تاریخی |
شیشک | ستارهی پروین |
شیلان | اطعام و انفاق عامهی مردم به شکرانهی سلامتی و گشایش رزق و روزی |
فازومّا | نوعی رقص، حرکات زیبای پیش از کشتی گیلهمردی |
فرنگ | سنجاقک |
فوتور | زبر و زرنگ، آتشپاره |
فوتیربلا | زبر و زرنگ،آتشپاره |
کاسخانم | دختری که چشمان رنگی دارد |
کاسگول | نوعی گل وحشی صحرایی که به نام گل استکانی در خانهها میکارند |
کاسمار | مادر یا دختر چشم رنگی |
کاسی | از اسامی دخترانهی روستایی و به معنی چشم رنگی |
کاکوله | نوعی پرنده |
کرماج | نوعی گل پامچال که در اطراف درفک میروید |
کیاتاج | از اسمهای تاریخی |
کیشین | مال چه کسی؟ |
کیشیم | نوعی مرغ دریایی |
گولتره | نیلوفر صحرایی |
گولچیره | گلچهره |
گولناز | نوعی گل، گلی که نازنین و زیباست |
گِئسه | گیسو |
گِئشه | عروس، عروسک |
گیلا | مخفف گیلان، گیل دختر، دختر گیلانی |
گیلار | نوعی مرغ دریایی |
گیلان | استان گیلان |
گیلانتاج | تاج سر گیلان |
گیلاندخت | دختر گیلان |
گیلسو | روشنایی گیل |
گیلهوا | باد شمال شرقی |
گیلی | دختر گیلک |
گیلیار | یار گیل، همسر گیل |
لیجار | نیزار و محل رویش نی |
لیروک | گلی زردرنگ با ساقهی بلند و بسیار معطر |
مارخو | دوستدار مادر، متکی به مادر |
ماسو | روشنایی ماه |
مانلی | بمان برایم |
مانگهدیم | ماهرو، ماهرخ |
مرجانی | گل مریم |
مرخه | دانهها و مهرههای رنگی و تزیینی |
مریمگوله | گل مریم |
منگهتاو | مهتاب |
مورجانه | جوانه |
مورواری | مروارید |
میجام | اسم همسر ماکان |
میجانک | جان من |
میجنک | مژگان |
میشیم | بنفشهی وحشی |
ملیجه | گنجشک |
نأجه | آرزو |
نازِگول | نازگل |
نسا | جنگل همیشه سایه |
نوشْکْ | از پرندگان کناره مرداب و نیزار |
نیلو | اسم مکانی در اشکورات |
نیناکی | مردمک چشم |
نینای | عروسک |
وارنبو | از گیاهان معطر و دارویی |
وارش | بارش باران |
واهیلا | بیقرار، بیتاب، رسوا |
وسمار | دختر بس است، آخرین دختر باشد |
ووشه | خوشه |
وزگه | جوانه |
هَرای | گریه، فغان |
هیلَک | دکمههای فلزی که زنها به پیراهن خود میدوزند |
یاکند | اسم دختر فرخان کوچک |
یالمَند | تیرکمان، قوس قزح |
پس از خواندن لیست بالا به تصویر زیر هم توجه کنید که در آن پرطرفدارترین اسم های دخترانه گیلکی را برای شما آورده ایم که بر اساس آمار سازمان ثبت احوال تهیه شده است.
بهترین اسم های دخترانه مازنی
اگر نورسیده شما دختر باشد و بخواهید از بین اسم های دخترانه شمالی برای فرزند خود اسم انتخاب کنید، قطعا کامل ترین گنجینه اسم دختر شمالی را در شادیما برای شما آماده کرده ایم.
اریکا | نام روستایی در استان مازندران |
اشلی | نام کوهی در مازندران |
الیکا | نام روستایی در مازندران به معنی دارایی فراوان؛ همچنین آلبالوی جنگلی که در جنگلهای مازندران و حاشیه دریای خزر یافت میشود |
بهمونی | به مانند |
تآتر | آذر، اخگر، آتش |
ترمه | نوعی پارچهی گرانبها |
ترنم | آواز، نغمه |
تِرنه | شادابی، جذابیت |
تساپه | “تسا” یا “تیسا” = برهنه و خالص + “په” = لنگه؛ بیلنگه، بیهمتا |
تنی | شکوفه |
تیسا | خالص |
تیساناز | تیسا (خالص) + ناز (زیبا)، زیبای محض |
خورشید | اسم اسپهبدی در ناحیه جنوبی سواد کوه |
دلکش | دلربا، دلپذیر |
دلوسه | دلخواه |
روجا | درخشانترین ستارهی شب، ستارهی صبح |
ریرا | بیدار باش، به هوش باش |
سانیا | سایه روشن جنگل |
شبره | شبنم |
شکال | آهو |
شوکا | آهوی وحشی |
ماتیسا | ماه تنها |
ماجان | مانند ماه؛ همچنین نام قدیم رودی در اطراف شاهرود |
ماهتو | مهتاب |
مریمبانو | گوشماهی یا صدفهای به رشته در آورده و گردنبند شده |
مستوره | نمونه |
میترا | نام شاهزادهی مازندرانی |
میشکا | گنجشک |
مها | ابر |
مهتوشب | شب مهتابی |
نازبداشته | ناز پرورده |
ناکتا | ناک= یک نوع گلابی + تا = مانند؛ دختر شیرین مثل گلابی |
نجمه | نام نوعی سبک ساز در مازندران |
نیشا | غنچه |
ونوشه | گل بنفشه |
در ادامه هم برای شما پرطرفدارترین اسم های دخترانه مازندرانی را اورده ایم تا بتوانید انتخاب بهتری داشته باشید.